خبر اومد بانو از راه
خبر از مُردن لبخندا
با خبر از خیال تختم باش
خبر رسید از همتختات
خبر اومد بانو بانو
خبر اومد بانو بانو
رسید به دوتا گوشای من از دیروز خبر فردا
به قول تو مجنونم
این کلمه رو به تو مدیونم
تو یه سم من ازت مسمومم
روت حساسم چون مجبورم
میترسم از موی سرت
گل رز روی تنت
میترسم وقتی دورت شلوغه از رژ سرخ روی لبت
بگو بمیر دم نمیدم
جمعه ی بی شنبه میشم
سرم اضافه به سرای بُریده ی راهت که بوی پنبه میدن
نذار همسایه خوشبین بشه
یه کاری کن خشکیده شه
اون عاشق موهای پُر پشتته
عاشق سینه ی پر شیره ته
بانو من عاشقتم
پروانه میشم واسه ی شمع
واسه ی من باش واسه ی من
کهنه شو تو قلب تازه ی من
اگه یه طوفانی من گردشم
اگه سرطانی من دردشم
هر رنگی باشی همرنگشم
تو اتفاقی و من لرزشم
وقتی روتم نفس سخته
منو تو و تنه عرق کرده
نخواه تا ابد بخوابیم تنه من بدجوری هوس کرده
از موهای سبز قشنگت تا کمر خاکی رنگت
عاشقتم نه به رنگ شعار تا دامن آبی قشنگت